سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - پنج شنبه 91 آذر 10 , ساعت 3:38 عصر

                              به نام خدای صبور

            عجب صبری خدا و اهل بیت علیهم السلام  دارند

برای امر تبلیغ محرم به بلوچستان در یکی از شهرستانهای نزدیک چابهار رفته بودم.

ایام عزاداری در شهر ارواح و مرده آنجا که هیچ بویی از انسانیت نمی داد مرا آزار می داد ،اما من چون به شهرهای اهل سنت و مرزها می

رفتم یک چیز عادی بود.

شب ها و روزها من و دوستانم  در حسرت یک عزاداری بودیم ؛اما چه خون دل هایی که نمی خوردیم.

 

شهر مرده و بی روح که برا دل خوشی دل پیامبر و خاندانش یک پرچم سیاه بزنند که نزدن هیچ ؛ بلکه مجلس جشن عروسی برپا می کردن

و یا شب 9 محرم که زمین و زمان عزادارن ، مولوی { روحانی و ملا حوزوی }بی دین آنها مجلس عروسی به همراه ارگ و ساز گرفته و زده

و دل شیعیان که حدود 40- 50 نفر بودند به درد آورده و  شیعیان از غصه دق می کردن{اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیة....}.

خدایا اونا چه کارهایی که با نام پیامبر و دین اسلام که نمی کنند.کارهای دیگری هم انجام دادن که آدم بدش میاد که بگه ولی فقط می

تونیم بگوییم:

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک........



لیست کل یادداشت های این وبلاگ